اقدام به خودکشی بعد از قتل دوست صمیمی

به گزارش وبلاگ باران علم، مرد جوانی که در درگیری به خاطر پول دوستش را به قتل رسانده بود، به خاطر عذاب وجدان شدید اقدام به خودکشی کرد، اما زنده ماند.

اقدام به خودکشی بعد از قتل دوست صمیمی

به گزارش شرق، یک سال قبل مردی به مأموران پلیس گزارش داد فرزندش گم شده است. این مرد به مأموران گفت: پسرم شهرام جوان پیروز و ثروتمندی است که چند روزی است از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. تلفن او نیز خاموش است و ما نگران او هستیم. پسرم آخرین بار با دوستش روزبه بیرون رفته بود. او دشمنی نداشت فقط می دانم با یکی از دوستانش اختلاف حساب داشت و دوستش از او پول قرض گرفته بود. مأموران برای تحقیق درباره سرنوشت شهرام ابتدا روزبه را احضار کردند و مورد بازپرسی قرار دادند. او مدعی شد با شهرام در روز حادثه دیداری نداشته و نمی داند او کجاست.

زمانی که مأموران حرف های متهم را شنیدند، با توجه به اضطرابی که او داشت و همچنین به دلیل آثار سوختگی روی دست هایش، به او مشکوک شدند و روزبه را بازداشت کردند. این جوان در بازپرسی های تکمیلی به قتل اعتراف کرد و گفت: من و شهرام سال های زیادی بود که با هم دوست بودیم. او تاجر پیروزی بود و پول زیادی داشت. من از او 600 میلیون تومان پول قرض گرفته بودم تا خانه بخرم. مدتی بعد به من گفت پول را لازم دارد. گفتم من خانه خریده ام و دستم خالی است و فعلا نمی توانم پولت را پس بدهم؛ اما اصرار داشت که پول را پس بگیرد. متهم در ادامه گفت: شهرام به من فشار می آورد و من که می دانستم نبود آن پول زندگی او را تحت تأثیر قرار نمی دهد، از دستش عصبانی شدم و تصمیم گرفتم او را بکشم. شهرام شرکت توزیع مواد غذایی داشت. به بهانه اینکه محصول خوبی در اطراف کن پیدا نموده ام که می تواند به راحتی خریداری کند و بفروشد، او را به سمت سولقان کشاندم. در راه به بهانه اینکه کروناست، عقب نشستم و شهرام هم پشت فرمان نشست. ما با هم به سمت یکی از باغ ها رفتیم. در راه گفتم کمی در باغ بایستیم و صحبت کنیم. حین حرف زدن او را داخل چاه انداختم و با سنگ چند ضربه به سرش زدم و بعد فرار کردم.

روزبه در ادامه اظهاراتش گفت: به خانه که برگشتم، لباس هایم پاره بود و حال خوبی نداشتم. همسرم به من فشار آورد که بگویم چه اتفاقی افتاده است. من هم به دروغ به او گفتم با شهرام به سمت باغ می رفتیم که چند موتور سوار به سمت ما حمله کردند و من را زدند و شهرام را به قتل رساندند و جسدش را با خود بردند. همسرم اصرار کرد موضوع را به مأموران بگویم؛ اما من قبول نکردم. بعد از چند روز ماشین شهرام را به بیابان بردم و آتش زدم تا هیچ اثری از او باقی نماند و راز قتلی که انجام دادم، فاش نگردد.

متهم در پاسخ به این پرسش که چرا دست هایش سوخته است، گفت: دست هایم به خاطر اینکه ماشین شهرام را به آتش کشیدم، سوخت. روی ماشین بنزین ریختم و بخشی از بنزین روی دست خودم ریخت و حین آتش زدن ماشین دست خودم هم سوخت.

پفراینده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. متهم در جلسه رسیدگی به این پفراینده حاضر نشد و وکیل مدافع او دلیل این غیبت را برای قضات شرح داد. قبل از اینکه وکیل متهم صحبت کند، اولیای دم خطاب به قضات گفتند درخواست قصاص دارند و حاضر به گذشت نیستند. آن ها گفتند پسرشان فرد بسیار باایمانی بوده و با کوشش زیاد خودش توانست ثروتمند گردد، اما روزبه به ثروت او حسادت نموده و او را به قتل رسانده است. به خاطر دروغ هایی که روزبه گفته و قتل فجیعی که رقم زده، حاضر به گذشت نیستند.

سپس وکیل متهم در صندلی حاضر شد. او گفت: موکل من بعد از اینکه زندانی شد، شرایط روحی بسیار بدی پیدا کرد. او موقعیتش را در خانواده از دست داد و عذاب وجدان قتل دوست صمیمی اش رهایش نکرد. زمانی که من وکیل او شدم، متوجه شدم دو بار دست به خودکشی زده است. او به شدت افسرده شده و شرایط روحی خوبی ندارد. موکلم وزن زیادی کم نموده، حالش خوب نیست و من چند باری به او توصیه کردم درمان گردد، اما آن قدر شرایط روحی بدی دارد که توان اینکه خودش را درمان کند، ندارد. او فرد قابل اعتمادی در خانواده بود و زندگی خوبی داشت که با کاری که نموده، همه چیزش را از دست داده است.

این وکیل دادگستری گفت: من خودم پیگیر شدم که در زندان به موکلم بیشتر توجه گردد تا بتواند کمی آرامش خودش را به دست آورد. حتی به او قول دادم که خودم با اولیای دم صحبت و سعی می کنم از آن ها رضایت بگیرم. فکر می کردم وضع روحی اش با این حرف ها بهتر می گردد؛ اما صبح جلسه دادگاه از زندان با من تماس گرفتند و گفتند که موکلم در زندان دوباره خودکشی نموده است.

این وکیل گفت: روزبه مقدار زیادی قرص خورده و تا پای مرگ رفته است. پزشکان زندان هیچ امیدی به بازگشت او نداشتند و او به طرز معجزه آسایی نجات پیدا کرد. به دلیل وخامت حالش امکان اینکه با او صحبت کنم، وجود نداشت، اما خبر دارم شرایط بهتری پیدا نموده است. من به زندان خواهم رفت تا او را راضی کنم با دکتر روان پزشک صحبت کند و فرایند درمانش را شروع کند تا بتواند در جلسه دادگاه حاضر گردد. نوع خودکشی که موکلم انتخاب می نماید، بسیار خطرناک است و نشان می دهد او میخواهد حتما خودش را بکشد و این شرایط نگران کننده ای را برای خانواده اش درست نموده است. من از دادگاه درخواست دارم به ما فرصت بدهد تا فرایند درمان موکلم تکمیل گردد تا او آمادگی روحی را برای اینکه بتواند در دادگاه حاضر گردد، به دست بیاورد. او از حضور در دادگاه به شدت می ترسد؛ به همین دلیل هم چند بار خودکشی نموده است. من سعی می کنم کاری کنم که او بهتر شده و بتواند در دادگاه حاضر گردد.

بعد از گفته های وکیل مدافع متهم قضات وارد شور شدند و تا زمان بهبود نسبی متهم ادامه رسیدگی به پفراینده را متوقف کردند. در صورت بهبود نسبی متهم او پای میز محاکمه می رود.

منبع: فرارو

به "اقدام به خودکشی بعد از قتل دوست صمیمی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اقدام به خودکشی بعد از قتل دوست صمیمی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید