طلاق بعد از حمله سگ - وبلاگ باران علم

به گزارش وبلاگ باران علم، ورود سگ خانگی به خانه لادن و سیروان دردسر بزرگی ایجاد کرد؛ دردسری که زندگی مشترک این زوج را تحت تاثیر قرار داد و آنها را تا پای طلاق کشاند. وقتی این سگ به لادن حمله و او را زخمی کرد، این زوج پایشان به دادگاه خانواده باز شد.

به گزارش گروه حوادث وبلاگ باران علم، لادن زمانی که مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران نهاده شد درباره ماجرای زندگی اش گفت: چهار سال است با سیروان زندگی می کنم. در این مدت او هرازگاهی می گفت می خواهد سگ بخرد. همواره هم مخالفت می کردم. چون دوست نداشتم حیوان خانگی داشته باشم. با این حال او حرف خودش را می زد و می گفت یک روز این کار را انجام می دهم. هربار که این حرف را می زد به او می گفتم هر وقت سگ به این خانه آمد، من از اینجا می روم.

با این حال سیروان مرتب در خصوص سگ می گفت. تا این که بالاخره کار خودش را کرد. او یک سگ خرید و به آپارتمان آورد. اما چه سگی! یک سگ وحشی که اهلی نبود. اصلا به درد زندگی در آپارتمان نمی خورد. به او گفتم حداقل این سگ را عوض کن و یک سگ کوچک بخر. ولی باز هم حرف مرا گوش نکرد. تا این که چند روز پیش وقتی به خانه آمدم، قلاده سگ باز بود و به سمت من حمله کرد. تا به خودم آمدم مرا گاز گرفت. از آنجا که هیچ وقت اجازه ندادم به من نزدیک گردد، برای همین به سمتم حمله کرد. من آن شب راهی بیمارستان شدم اما ماجرا به همین جا ختم نشد. سیروان باز هم حاضر نشد اشتباهش را بپذیرد. می گفت تو با این سگ بد رفتاری کردی برای همین او به تو حمله نموده است. وقتی این حرف ها را شنیدم، خیلی تعجب کردم. شوکه شدم و باور نمی کردم او باز هم کوتاه نیاید و حرف خودش را بزند و یک سگ را به من ترجیح بدهد. آن سگ مرا مجروح کرد اما باز هم شوهرم از آن سگ دفاع کرد. او سگ را به من ترجیح داد. برای همین من هم دیگر نمی خواهم او را ببینم و تصمیم گرفته ام برای همواره از او جدا شوم.

در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی این زن به یک سگ هم حسادت می نماید. من همواره آرزو داشتم یک سگ خانگی داشته باشم. اما لادن همواره غر می زد. من هم سعی می کردم به او احترام بگذارم. بعد از چهار سال بالاخره او راضی شد من یک سگ بگیرم. ولی باز هم غر زد که چرا این رنگی خریدی. چرا از این نژاد سگ خریدی. باز هم چیزی نگفتم. تا این که یک روز سگم به سمتش رفت. لادن هم آغاز کرد به فریاد زدن. همین باعث شد زخمی گردد. آن هم یک زخم بسیار سطحی. از آن لحظه فقط دارد فریاد می زند و داد و دعوا به راه می اندازد. حاضر نیست لحظه ای کوتاه بیاید. مرتب می گوید همه چیز تقصیر من است. می خواهد مرا تنبیه کند. او خودش راضی شد سگ بگیرم. ولی به دنبال بهانه می گشت که دعوا به راه بیندازد و این سگ را از خانه بیرون کنم. در آخر هم گفت دیگر حاضر نیست در کنار من زندگی کند. برای همین من هم دیگر نمی خواهم در کنار این زن زندگی کنم. او به خاطر یک سگ زندگیمان را نابود کرد.

در انتها نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

حفظ آرامش همسر باید اولویت باشد

سارا شقاقی، روان شناس در این زمینه می گوید: زندگی زناشویی چالش های زیادی دارد. اگر زوج ها به خصوص در سال های اول زندگی مشترک، به جای آرامش در کنار همسرشان، بیشتر دچار استرس و تنش هستند، باید هرطور شده برای رفع کردن این مشکل اقدام نمایند. یکی از اتفاقات بد در زندگی زناشویی که باعث می گردد، استرس و تنش به وجود بیاید، بی توجهی به علایق طرف مقابل است. آنالیز پرونده های طلاق نشان می دهد این موضوع نقش پررنگی در آغاز اختلافات زوجین دارد. وقتی دو نفر با دو دنیای متفاوت با هم ازدواج می نمایند به دنبال راهی هستند این تفاوت ها را کم نمایند و هر کدام باید قدمی در این جهت بردارد و نباید انتظار داشت طرف مقابل پا روی همه علایق خود بگذارد و ما هیچ کاری نکنیم. حال گاهی این تفاوت ها قابل تغییر نیستند و اینجا باید با تفاوت کنار آمد و به آن احترام گذاشت. مثل وحشت از حیوانات. بعضی زنان از حیوانات حتی خانگی مثل پرنده وحشت دارند و حضور این حیوانات در خانه به آنها حس ناامنی می دهد. نباید انتظار داشت با ورود حیوان به خانه او وحشتش از بین می رود و با این شرایط کنار می آید. وقتی این وحشت ازبین نمی رود ، بهتر است برای آرامش او از فکر خرید حیوان و انتقال آن به خانه خودداری کرد.

سیما فراهانی - ضمیمه تپش روزنامه وبلاگ باران علم